یکشنبه ۷ آذر (۲۸ نوامبر) بود که در حاشیه اجلاس سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، با حضور ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران و الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان و وزرای نفت دو کشور، قرارداد سواپ (ترانزیت) دو میلیارد مترمکعب گاز سالانه ترکمنستان به آذربایجان از طریق خاک ایران امضا شد. بر اساس این قرارداد سهجانبه، ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز به جمهوری آذربایجان میفروشد و ایران نیز در این میان، گاز مصرفی مورد نیاز خود در پنج استان کشور را از حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد؛ استانهای خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، گیلان و سمنان. ایران، پیش از این نیز چنین قراردادی با ترکمنستان داشت، اما از زمستان سال 1395، واردات گاز از این کشور قطع شده بود. اکنون، پس از گذشت 5 سال از آن ماجرا، مجدداً قراردادی قویتر امضا شده است. برخی تلاش میکنند این قرارداد را بیاهمیت جلوه دهند. اما چرا اشتباه میکنند!؟
سوآپ (اکنون سهم ما در تجارت گاز در منطقه پایین و کمتر از ۲ درصد است. این رقم، پایینتر از توان و ظرفیت ایران است. بنابراین قرارداد جدید بین ایران، آذربایجان و ترکمنستان میتواند به افزایش سهم ایران در تجارت گاز منطقه کمک کند. بهگفتهی جواد اوجی -وزیر نفت- در این قرارداد تقریبا سالانه نزدیک به ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب گاز را از طرف ترکمنستان و منطقه سرخس دریافت خواهیم کرد و از آستارا تحویل آذربایجان میدهیم. بنابراین به لحاظ حجمی، سوآپ جدید بیش از دو برابر حجم سوآپ گاز بین ایران و آذربایجان (و نخجوان) است.
آوردهی این سوآپ گازی برای ایران آن است که تقریباً ۲۰ تا ۲۵ درصد از این گاز به ایران میرسد. بنابراین ۵ میلیون متر مکعب در روز گاز سوآپ میکنیم و ۲۰ درصد آن را بر میداریم؛ یعنی چیزی در حدود یک میلیون متر مکعب. این در شرایطی است که ما خودمان، روزانه ۸۰۰ میلیون متر مکعب گاز در کشور تولید میکنیم. یعنی حجم سوآپ گازی که از ایران انجام میشود معادل نیم درصد تولید گاز کشورمان است و حق سوآپی هم که به کشورمان میرسد یک هشتصدم آن است. شاید این رقم به نسبت تولید گاز ما، رقم قابل توجهی نباشد، اما میتواند به حفظ فشار گاز در پنج استان مذکور، خصوصاً در فصل سرما کمک کند. همچنین، این گشایش، مهر بطلانی بر تحریمهاست و به لحاظ دیپلماتیک، دستاورد مهمی محسوب میشود. خصوصاً که پیش از این، در دورهی کسانی که ادعا میکردند زبان دنیا را بلدند، 5 سال انعقاد همین قرارداد به تاخیر افتاد.
برخی رسانهها در تلاشند تا این قرارداد را کوچک و کماهمیت جلوه دهند. مثلاً روزنامهی «شرق» ادعا کرده است که قرارداد سوآپ گازی برای انتقال سالانه 2 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان، نه دستاوردی دیپلماتیک بلکه احیای توافق پیشین است. این در حالی است که اولاً اگر انعقاد چنین توافقی، آسان بود 5 سال متوقف نمیشد و به شدت مشکلات گازی کشور نمیافزود. در ثانی قراردادی که اکنون امضا شده، قرار است از اول دیماه سال جاری «بدون سقف زمانی» اجرا میشود. بلندمدت بودن این توافق، آن هم در شرایطی که القا میشود کشور بدون احیای برجام و پیوستن به FATF نمیتواند کاری از پیش ببرد، هم آوردهی اقتصادی برای کشور دارد و هم از آن مهمتر، یک موفقیت دیپلماتیک محسوب میشود. موفقیتی که میتواند در سایر ارتباطات تجاری بینالمللی نیز الگو باشد. کما اینکه افزایش سطح روابط دیپلماتیک با ترکمنستان نیز به سوآپ گازی محدود نمیشود.
در مورد همین سوآپ گازی نیز برخی پژوهشگران معتقدند حجم تبادل میتواند به رقم ۲۰ الی ۲۵ میلیون مترمکعب در روز نیز برسد و از ۵ میلیون متر مکعب فعلی فراتر رود. همچنین، به گفتهی رستم قاسمی -وزیر راه و شهرسازی- در بخش حمل و نقل، افزایش تردد ناوگان در مرزها، افزایش ساعت کاری پایانههای مرزی، گسترش همکاری حمل و نقل دریایی و ریلی در گمرک و همچنین اجرایی کردن سند همکاری گمرکی در دستور کار قرار گرفته است و در بخش تجاری نیز در خصوص ایجاد تجارت مطابق قوانین دو کشور توافق صورت گرفته است. وی همچنین ابراز امیدواری کرد که توافقات در سطح انرژی از جمله اجرای سواپ گاز طبیعی ترکمنستان از مسیر ایران، اکتشاف منابع مشترک هیدروکربوری در خزر، سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز و استفاده از تجربیات مشترک در زمینه برق نیز حاصل شود. با این تفاسیر، سوآپ گازی را میتوان در مقابل ظرفیتهای همکاری مشترک با ترکمنستان، بهمثابه گام نخست دانست.
ارسال نظرات